تصویر هدر بخش پست‌ها

✨ 🌸 𝒻𝓁𝓌𝑒𝓇 🌸 ✨

WELCOME

تکپارتی غمگین

تکپارتی غمگین

| 𝕖𝕝𝕟𝕒𝕫

بزن ادامه مطلب

-می دونی فردا عمل قلب دارم؟

- آره عزیزم

-منتظرم میمونی؟

 

الکس رویش را به سمت پنجره اطاق ماری بر میگرداند تا ماری اشکی که از گونه اش بر زمین میچکد را نبیند

- منتظرت میمونم

- خیلی دوستت دارم

- منم همینطور...

 

بعد از عمل سختی که ماری داشت و بعد از چندین ساعت بیهوشی کم کم داشت هوشیاری خود را به دست می آورد به آرامی چشم باز کرد و نام الکس را زمزمه کرد و جویای او شد

 

پرستار: آرووم باش عزیزم تو باید استراحت کنی

-ولی اون کجاست؟ گفت که منتظرم میمونه به همین راحتی گذاشت و رفت.

 

پرستار در حالی که سرنگ آرامش بخش را در سرم  مماری خالی میکرد رو به او گفت: میدونی کی قلبش رو به تو هدیه کرده؟

ماری بی درنگ که یاد الکس افتاد و اشک از چشمانش جاری شد گفت: آخه چرا؟ چرا به من کسی چیزی نگفته بود

و بی امان گریه میکرد.😞

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

پرستار: شوخی کردم بابا

رفته دستشویی الان میآد!!! 🤣🤣